آینه ای برابر آینه ات می گذارم تا با تو ابدیتی بسازم
این شهر
شهر قصههای مادر بزرگ نیست
که زیبا و آرام باشد
آسمانش را
هرگز آبی ندیدهام
من از اینجا خواهم رفت
و فرقی هم نمی کند
که فانوسی داشته باشم یا نه
کسی که می گریزد
از گم شدن نمی ترسد .
برچسب : نویسنده : msanimoona بازدید : 60