من،با تمام دخترانگیم،پوتین عشق به پا کردم و پا در میدان مین قلب سنگ تو گذاشتم!
من جنگیدم،برای آنچه که بیشتر از جان دوست میداشتمش!برای تو...هرچند که ارتش عشق من،هرگز حریف منطق خودخواهانه ی تو نشد!
هرچند که دست و دل شکسته بازگشتم...اما من مردانگی و غیرت را از پدرم آموختم!
او برای ناموسش جنگید با بعثی ها!
و من برای تو...با تو!
و حالا من یک سرباز شکست خورده ام!
نه مثل تو،که بی درد روزگاری و حتی فکر جنگیدن هم به مغزت خطور نکرده!
شاعر درست میگفت که "عاشقی شیوه ی رندان بلاکش باشد"
آری خوب من،عشق برای جنگجو هاست!برای شجاع ترها!
"والا برای ترسوها که مادرانشان زن میگیرند"
باغ آینه...برچسب : نویسنده : msanimoona بازدید : 219