باغ آینه

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    با تمام غرور و افتخار،سرم را بالا میگیرم و میگویم،در نبرد بیرحمانه ی عشقت،من،یک سرباز شکست خورده ام! من،با تمام دخترانگیم،پوتین عشق به پا کردم و پا در میدان مین قلب سنگ تو گذاشتم! من جنگیدم،برای آنچه که بیشتر از جان دوست میداشتمش!برای تو...هرچند که ارتش عشق من،هرگز حریف منطق خودخواهانه ی تو نشد! هرچند که دست و دل شکسته بازگشتم...اما من مردانگی و غیرت را از پدرم آموختم! او برای ناموسش جنگید با بعثی ها! و من برای تو...با تو! و حالا من یک سرباز شکست خورده ام! نه مثل تو،که بی درد روزگاری و حتی فکر جنگیدن هم به مغزت خطور نکرده! شاعر درست میگفت که "عاشقی شیوه ی رند باغ آینه...
    ما را در سایت باغ آینه دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : msanimoona بازدید : 220 تاريخ : شنبه 1 آبان 1395 ساعت: 8:14

    عاقبت در حسرت یک آرزو دق میکنم

    اربعین پای پیاده از نجف تا کربلا 

    باغ آینه...
    ما را در سایت باغ آینه دنبال می کنید

    برچسب : کربلا,کربلا زنده,کربلای 4,کربلای 5,کربلایی کاظم ساروقی,کربلا کربلا اللهم الرزقنا,کربلایی حسین عینی فرد,کربلا خونمه جواد مقدم,کربلایی جواد مقدم,کربلا خونمه, نویسنده : msanimoona بازدید : 244 تاريخ : يکشنبه 11 مهر 1395 ساعت: 6:54

    اینجا و اکنون به وقت محلی شب است  و به وقت عاشقی درد است اصلا تمام اوقات شرعی شهر هم درد است  وقتی گلدسته های عاشقی  اذان نبودنت را فریاد می زند و  من باید بر لب ترک خورده حوض تنهایی  وضوی بی کسی بگیرم و اقامه ماتم ببندم  حال نمیدانم نماز به چندمین رکعت تمام کنم    من مسافری درمانده از شکست عشق دل به دو رکعتی شدن تمام روزگارم بستم تا  بی آنکه تسبيحاتى اربعه خوان وجودم شود  خود را خلاص به اشهدی کنم و  تکلیف مغرب به عشای شوم شده  نبودنت را یکسره کنم .    سحر بشود و تو نباشی  تنها قانون جنگل است و  من ،همان جنت ندیده پا به برزخ بگذارم    برای هردویمان بهتر ا باغ آینه...
    ما را در سایت باغ آینه دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : msanimoona بازدید : 193 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 5:40

    ترک کردن که قیل و قال نمیخواهد کافیست فقط ارزش بودنت برایش  کمتر از گیر گرفتاریش باشد  آنوقت بی آنکه برایت دست خداحافظ  تا همیشه اش را بلند کند  تو را منتظر بر صندلی انتظار می گذارد  و پایش را پشت به تمام  دوستت دارم هایم میکوباند و برای همیشه همیشه میرود    دیگر مگر میتوان به خورد علاقه ات  فرو کرد که او رفته است؟  که دیگر هیچ میلی برای دیدن چهره به  عزا نشسته ات از آتیش علاقه اش  در وجودش ندارد؟ !   چمدان وجدانش را بر می دارد و می رود چه دردی دارد قبول قاضی شدنش  چنان شانه بی تفاوت می رود که هر  اشکی از انتظارت ، دل هر جنبنده انسانی را بسوزاند  تا برود باغ آینه...
    ما را در سایت باغ آینه دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : msanimoona بازدید : 175 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 5:40

    از ما که تا دلتان بخواهد گذشته است  لااقل به خورد بچه هایتان ندهید که  دخترها برای زن شدن باید به تختی دو نفره  از عروس شدنشان دل ببندند !!   باور کنید من به چشمان خویش  زن شدن دختر همسایه مان را  بی آنکه تن به هم آغوشی کسی بگذارد  دیده ام که این طور با اطمینان   برایتان می گویم    دختر همسایه روبروی خانه ما  دیگر موهایش را رها در باد نمی کند    از پنجره ما اگر کمی نگاهش کنید  متوجه می شوید چه طور موهایش را  به کشی ساده جمع به شانه چپش می کند  تا چهره اش از دختر بودن فاصله بگیرد    یادم هست قدیم ترها که راه می رفت  پاهایش انگار روی هوا قدم میگذاشت و  صدای خ باغ آینه...
    ما را در سایت باغ آینه دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : msanimoona بازدید : 206 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 5:40

    تمامِ این مدت می توانستم عاشقِ هر رهگذری که می آید بشوم و هیچ خیالی هم از تو در سرم نپرورانم من می توانستم دوست داشتن را نکِ زبانم بنشانم و با هر لبخندی دهان باز کنم و بگویم : راستی ! من دوستت دارم  من می توانستم دلم را تکه تکه کنم و هر تکه اش را جایی جای بگذارم ! می بینی ؟ من می توانستم نغمه ی عاشقم عاشقم را دور تا دورِ این دنیا رقصان زمزمه کنم اما تو لعنت به این تو ! که هرکه هم که آمد به حرمتِ جایِ پایِ تو بر رویِ چشمانِ منتظرِ من سر خم کرد و به ادایِ احترام نماند ! نه که نخواهد بماند نه ! تو نگذاشتی  بس که از این زبان وامانده در نمی آمد چند کلامِ دلبرانه ! تمام باغ آینه...
    ما را در سایت باغ آینه دنبال می کنید

    برچسب : لعنت به تو,لعنت به تو فرات,لعنت به تو و ذات خرابت,لعنت به تو ذات خرابت,لعنت به تو ای دل,لعنت به تو زندگی,لعنت به تو و عشقت,لعنت به تو خدا,لعنت به تو ای روزگار,لعنت به تو که, نویسنده : msanimoona بازدید : 219 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 5:40

    عجب رمضان غریبی دارد این تنهایی ام دلش را بدجور خوش به این شب بیداری های تا سحر کرده است ! کلید شب که زده می شود چشمان همه را که خواب فرا می گیرد سجاده تنهایی ام را پهن می کنم دست انتظارم را بلند می کنم و تا آنجا که توان دارد برای برگشتنت خدا را صدا می زنم این طور صدا زدن فقط ، دلم را می سوازند آخر می دانی سخت است آرام کردن صدای زمخت مردانه و ریز نجوا کردن زنانه این گلویم زمان که از دستم در می رود سحر که خودش را به گوش پدرم می رساند چشم خواب نرفته هر شبم را به خواب می زنم تا پدرم را دلخوش به بیدار کردن خود کنم آخر چشمان بیداری ام را که ببیند عجیب نگران سلامتی ا باغ آینه...
    ما را در سایت باغ آینه دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : msanimoona بازدید : 192 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 5:40

    من دوستت دارم  زیاد هم دوستت دارم    این دوست داشتنِ زیاد مرا می ترساند و این ترس هم  کار دست ِمن و  با تو بودنم می دهد    ترس ِاز دست دادنت  ترسِ آسیب دیدنت  ترسِ دیگر ندیدنت  برادرِ همان مرگی می شود  که کار بودنت با من را  یکسره تمام می کند    دوست داشتنت را کم می کنم  آنقدر کم که هیچ ترسی  مرا به مرگ این رابطه نکشاند  چون هنوز هم  کمی زیاد دوستت دارم... باغ آینه...
    ما را در سایت باغ آینه دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : msanimoona بازدید : 174 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 5:39